چشمانداز و انگیزه
تا تصویب اصلاحیه ۱۳ متمم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا در تاریخ ۶ دسامبر ۱۸۶۵[1]، بردهداری - به معنی مالکیت، فروش، تجارت و بهرهبرداری از بردگان - در این کشور قانونی بود.
بردهداری در تاریخ آمریکا به پیش از تاسیس ایالات متحده آمریکا باز میگردد. از قرن شانزدهم میلادی کشتیهای باری، سیاهپوستان آفریقایی ربودهشده را در سواحل آمریکا پیاده میکردند؛ این بردگان در آن سواحل به حراج گذاشته و به هر کس که حاضر به پرداخت بالاترین رقم بود، فروخته میشدند. در سال ۱۷۸۹ اولادا اکیانو (Olaudah Equiano)، از اولین بردههایی که درباره تجربه شخصی خود نوشتهای برجا گذاشت، در باره سفرش به آمریکا مینویسد:
«طولی نکشید که مرا به زیر عرشه بردند. به محض پایینرفتن مشامم از بویی متعفن پر شد. این بو به حدی انزجاربرانگیز بود که هرگز در زندگی شبیهاش را تجربه نکرده بودم. تلفیق این بو با داد و قالهایی که آنجا بود چنان مرا بیمار و افسرده کرد که دیگر قادر به غذاخوردن نبودم و کوچکترین رغبتی به چشیدن هیچ چیز نداشتم. تنها آرزویم این بود که مرگ، همانند آخرین دوست، به سراغم بیاید و مرا خلاص کند؛ اما خیلی زود و در نهایت تاثر دو مرد سفیدپوست با غذا به سراغم آمدند و وقتی که با امتناع من مواجه شدند، یکی از آنها دستهایم را محکم گرفت و مرا، فکر میکنم روی چرخ بادبان کشتی، خواباند و پاهایم را با طناب بست و دومی مرا به زیر ضربات شدید شلاق گرفت. این اولین بار بود که چنین قساوت بیرحمانهای را در میان انسانها میدیدم.»[2]
به محض رسیدن به آمریکا، بردگان ملزم بودند به هر کاری که اربابشان دستور میدهد تن در دهند: از کار زراعت در مزرعه گرفته تا مستخدمی در خانه، از فراهم آوردن موجبات تفریح ارباب تا بزرگکردن کودک. اگر اربابی به دلیلی از یک برده راضی نبود میتوانست از دادن غذا و آب به او امتناع کند، مانع از خوابیدناش شود، او را بهزور از خانوادهاش جدا کند و به خانواده خشنتری بفروشد، یا مورد ضرب و شتم قرار دهد.
ویلیام گرین (William Green)، یک برده پیشین، در سال ۱۸۵۳ پس از آنکه آزاد شد کتابی نوشت؛ داستانی که او نقل میکند روایتی استثنایی نیست. مینویسد:
«پدرم در حین بردگی به مردی به نام نیس رودز تعلق داشت. رودز را همه به عنوان پستترین آدم در آن منطقه میشناختند. او مستخدمین خود را همیشه نیمهگرسنه و نیمهلخت نگاه میداشت. میگفتند که هیچ وقت به مستخدمیناش به اندازه کافی غذا نمیداد و آنها را وادار میکرد که از صبح خیلی زود تا شب دیروقت کار کنند. تا وقتی که آفتاب بود، این بیچارگان روی تخت را نمیدیدند. گفتم تخت، ولی آن بیچارگان اصلا نمیدانستند که تخت چیست؛ آنچه از تخت میدانستند قدری کاه بود، روی زمینی سرد و مرطوب.»[3]
تا سال ۱۸۶۰، چهارمیلیون برده در ایالات متحده آمریکا زندگی میکردند که نزدیک به سیزده درصد جمعیت این کشور و حداقل پنجاه درصد کل بردگان ساکن نیمکره غربی را تشکیل میدادند.[4]و[5]
از زمانی که بردهداری رایج شد، کسانی برای الغای آن پیشقدم شدند، ولی میان آنها بر سر آیندهای که برای بردگی مدنظر داشتند توافق نظر وجود نداشت. هواداران «خاک آزاد»[6] مایل بودند که دامنه گسترش بردگی را محدود کنند تا بردهداری فراتر از مناطقی که در آنها رایج شده بود، نرود؛ آنها قصد الغای کامل بردهداری را نداشتند. این گروه در اواخر سالهای ۱۸۴۸ میلادی در یک حزب سیاسی متشکل شدند تا این نظریه را به شیوهای منسجمتر پیش ببرند. با این حال در اواخر دهه ۱۸۵۰ و در آستانه جنگ داخلی، هدف اصلی جنبش الغای بردگی همانا لغو کامل بردگی و آزادکردن همه بردگان شده بود.
فضای مدنی
آزمونهای حکومتی برای منع بردهداری در سال ۱۶۵۲ در رودآیلند[7] آغاز شد که مالکیت مادامالعمر بردگان را غیرقانونی اعلام کرد، ولی قرائن و شواهدی که دلالت بر اجرای این قانون داشته باشد در دست نیست.[8] در ورمانت[9] بردگی در سال ۱۷۷۷ لغو شد؛ زمانی که این خطه هنوز یک سرزمین مستقل محسوب میشد.[10]و[11] بعدها هنگامی که ورمانت به عنوان چهاردهمین ایالت به ایالات متحده پیوست، این قانون به قوت خود باقی ماند. رودآیلند و کنتیکات[12] هر دو قبل از سال ۱۷۷۴ با منع واردات برده از خارج از کشور خرید و فروش بردگان را غیرقانونی اعلام کرده بودند، با این حال بردهداری عملا کماکان ادامه داشت. اگرچه ایدهآلهای کوایکرها[13] بر تحدید بردهداری اثرگذار بود، ولی محدودیتهایی که این ایالات برای بردگی قائل میشدند لزوما ناشی از نوعدوستی مطلق نبود، بلکه یک شگرد سیاسی برای متمایزکردن این ایالات از ایالات همسایه و نمایش استقلال فکری آنها بود. [14]و[15] با شتابگرفتن تدریجی جنبش الغای بردگی، نقش این ایدهآلهای مذهبی پررنگتر شد و کمکم به نیروی پیشران این نهضت تبدیل شد.
بیداری بزرگ دوم[16] در ایالات متحده آمریکا، که تا حدودی در واکنش به روند صنعتیشدن در کشور روی داد و در حدود سال ۱۷۹۰ میلادی آغاز شد و در سالهای ۱۸۲۰ - ۱۸۳۰ به اوج خود رسید، خواستار احیای مذهبی بود و با تاکید بر توانایی انسان در زمینه رستگاری معنوی، تصویب قوانینی را مطالبه میکرد که سلوک نیک و زدودن گناه از زندگی را ترغیب کند. این جنبش با مفاهیم کالوینیسم[17] - که قبل از آن تبلیغ میشد و زندگی مرتاضانه و اجتناب از گناه را ترغیب میکرد - در تضادی آشکار بود. جنبش بیداری بزرگ دوم به رهبران مذهبی در کلیساهای مسیحی از هر فرقهای، نقشی پررنگتر و بیسابقه داد. هواداران لغو بردگی در ایالات شمالی به طور اخص با توسل به این احیای مذهبی تلاش کردند که بردگی را از دیدگاه اخلاقی مورد سوال قرار دهند. سایر جنبشهای اجتماعی مطرح، از جمله «جنبش زنان برای کسب حق رأی» و «جنبش مخالفت با مصرف الکل»[18]، نیز از همین اخلاقگرایی نوین نشئت میگرفت.[19]
در سال ۱۸۰۸ قانون فدرالی که واردات بردگان به ایالات متحده را منع میکرد[20] لازمالاجرا شد و به این ترتیب واردات برده با کشتی محدود شد، اما در این قانون به سایر ابعاد بردهداری پرداخته نشده بود. با این حال به نظر میرسید که از دیدگاه سیاسی مسئله بردهداری برای مدتی حل شده باشد.[21] اما این تصور زودگذر بود زیرا بردهداری به یک موضوع محوری در صحنه سیاسی آمریکا تبدیل شده بود و در پیوستن ایالات جدید به ایالات متحده موضوعی شدیدا مباحثهبرانگیز شده بود. تا سال ۱۸۱۹ در میان بیستودو ایالتی که ایالات متحده را تشکیل میدادند، تعداد ایالاتی که در آنها بردهداری قانونی بود برابر با تعدد ایالاتی بود که در آنها بردهداری قانونا منع شده بود. هنگامی که میسوری[22] رسما تقاضای پیوستن به ایالات متحده آمریکا را کرد، یکی از نمایندگان به نام جیمز تالمج (پسر)، نماینده ایالت نیویورک، پیشنهاد کرد که الحاق میسوری مشروط به منع بردهداری در قانون اساسی آن ایالت شود. از آنجا که جمعیت ایالات شمالی با گسترش صنایع در این ایالات دستخوش افزایش سریع شده بود، اصلاحات پیشنهادی تالمج بدون مانع از تصویب مجلس نمایندگان گذشت، اما در سنای آمریکا، که تعداد طرفداران و مخالفان بردهداری در آن برابر بود، تصویب این پیشنهاد با مانع مواجه شد. چنانچه این پیشنهاد در سنا تصویب میشد وزنه سیاسی در سنا به سود ایالاتی که بردهداری را منع کرده بودند سنگینتر میشد و این موضوع خشم ایالات جنوبی را بر میانگیخت. اصلاحیه تالمج برای اولین بار موضوع بردگی را به یک مسئله سیاسی جنجالبرانگیز در سطح کشور تبدیل کرد. با وجود اینکه در دهههای اول قرن نوزدهم الغای بردگی توجه بسیاری را به خود جلب کرده و مخاطبان بسیاری پیدا کرده بود، طرفداران استمرار بردهداری از قدرت سیاسی و اقتصادی قابلتوجهی برخوردار بودند. جان سی. کالهون[23]، که در سالهای ۱۸۲۵ - ۱۸۳۲ معاون رئیس جمهور بود، اظهار کرد:
«تصور نکنید که آنچه میگویم به معنی اعتراف - حتی به طور تلویحی - به بدبودن رابطه حاکم میان دو نژاد سفید و سیاه در ایالاتی است که بردهداری در آنها رایج است. منظور من به هیچ وجه این نیست؛ به عقیده من این رابطه تا کنون برای هر دو طرف، یک رابطه خوب از کار در آمده و اگر روح مخرب جنبش الغای بردگی در آن اختلال ایجاد نکند، در آینده نیز چنین خواهد ماند. من به واقعیات استناد میکنم. وضعیت نژاد سیاه، که از آفریقای مرکزی میآید، هرگز در گذشته ـ از آغاز تاریخ تا به امروز - تا به این اندازه متمدنانه و بهبودیافته از همه بابت - از نظر جسمی، اخلاقی و ذهنی - نبوده است.»[24]
طرفداران حفظ بردگی به دلایل متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خواهان استمرار آن بودند. ایالات جنوبی بهویژه نگران اثر منفی الغای سریع بردگی بر اقتصاد (در سطح ایالتی و در سطح کشور) بودند؛ زیرا بردگان برای آنها منبع نیروی کار محسوب میشدند. آنها عقیده داشتند که محصولات زراعتی مانند تنباکو و پنبه که اساس اقتصادشان بر بردگان استوار بود، در نبودِ آنان برداشت نخواهد شد و به فروش نخواهد رفت و این امر به فروپاشی اقتصادی در سطح گسترده منجر خواهد شد. از آنجا که بسیاری از این فرآوردهها به خارج از کشور هم صادر میشد، به باور آنها تجارت جهانی هم شدیدا از الغای بردگی متاثر میشد. آنها در واکنش به استدلالهای اخلاقگرایانه طرفداران الغای بردگی، در موعظههای خود ادعا میکردند که پروردگار بردهداری را مقدر کرده و برای اثبات ادعایشان به روایاتی از انجیل متوسل میشدند. همه این استدلالها بر پایه نژادپرستی و باور به فرودستی سیاهپوستان و عدم ظرفیت آنها برای تربیتشدن استوار بود.
از آنجا که طرفداران حفظ بردگی (به یُمن بردهداری) از قدرت سیاسی و ثروت قابلتوجهی برخوردار بودند، قادر بودند در سطح فدرال (دولت مرکزی) سازشهایی را تحمیل کنند؛ بهخصوص ایالاتی که در آنها بردهداری منسوخ شده بود قویا مایل به احتراز از خشونت بودند. در سال ۱۸۵۰ میلادی قانون بردگان متواری[25] به عنوان بخشی از توافق ۱۸۵۰ در کنگره تصویب شد.[26] به موجب این قانون، هر برده متواری که در یک ایالت آزاد یافت میشد میبایست به صاحباش برگردانده میشد. به علاوه همین قانون بهتصریح بردگان متواری را از حق محاکمهشدن در حضور هیئت منصفه محروم میکرد. این قانون شهروندان و نهادهای ایالات شمالی را وادار به مشارکت در بردگی کرد؛ در حالی که تا آن زمان آنها موفق شده بودند نسبت به بردگی موضعی اتخاذ نکنند. «در حالی که تا این زمان بسیاری در ایالات شمالی نظر یا احساس خاصی درباره بردگی نداشتند، این قانون ظاهرا موافقت صریح آنها را با بردگی میطلبید؛ به همین سبب موجب برانگیختهشدن احساسات مردم ایالات شمالی علیه بردگی شد».[27]
استفاده ابزاری از بردگی در سیاست، کماکان ادامه یافت تا اینکه در سالهای بین ۱۸۵۴ و ۱۸۶۱ در مرز میان دو ایالت کانزاس و میسوری کار به خشونت کشید و در نهایت در سال ۱۸۶۱ منجر به آغاز جنگ داخلی در آمریکا شد. کانزاس خونین - که به زد و خوردهای خشونتآمیز مرزی بر سر قانونیبودن یا نبودن بردهداری در کانزاس اطلاق میشود - موضوع بردهداری را به نحوی بیسابقه در دستور کار روز سیاست در سطح ملی قرار داد. در سال ۱۸۲۰ مطابق توافق میسوری[28] مقرر شد که ملاک تعیینکننده لغو یا ابقای بردهداری در هر ایالتی، عرض جغرافیایی آن ایالت باشد؛ هر ایالتی که در شمال عرض جغرافیایی ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه قرار گرفته و از اراضیای باشد که طی قرارداد لوییزیانا[29] از فرانسه خریداری شده، بهخودیخود سرزمین آزاد (از بردهداری و بردگی) باشد. با وجود این، قرارداد کانزاس-نبراسکا[30] (۱۸۵۴) عملا توافق میسوری (۱۸۲۰) را فسخ کرد و به جای آن اصل حاکمیت مردمی را بنا نهاد؛ به این معنی که لغو یا ابقای بردگی را در هر ایالت به انتخاب ساکنان آن ایالت واگذار کرد. فعالان حامی هر دو طرف به سوی ایالات تازهتاسیس سرازیر شدند تا برای تغییر نتایج رأیگیری برای پیشبرد ایدهال خود تلاش کنند.[31] حاصل رویارویی آشکار دو ایدئولوژی، یکی حامی و دیگری مخالف بردهداری، وقوع خشونتی بیسابقه بود. در حالی که خشونت کانزاس خونین در ایالات مرزی ادامه داشت، کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۶۰ قرار گرفت. آبراهام لینکلن[32] - که از هواداران لغو بردگی بود - به سمت ریاست جمهوری برگزیده شد، در حالی که حتی نام او به عنوان نامزد احراز این مقام در میان کاندیداهای ده ایالت جنوبی منظور نشده بود. سیاستمداران ایالات جنوبی این رویداد را به منزله یک رویارویی مستقیم با حقوق خود تعبیر کردند. به فاصله کمی پس از مراسم تحلیف لینکلن در سال ۱۸۶۱، هفت ایالت جنوبی در اعتراض به ریاست جمهوری او از ایالات متحده جدا شدند تا دولت جداگانهای تشکیل دهند. پس از آنکه جنگ داخلی با حمله نیروهای جداییطلب در کارولینای جنوبی رسما آغاز شد، ایالات ویرجینا، آرکانزاس، تنسی و کارولینای شمالی در زمان کوتاهی به ایالات کارولینای جنوبی، جورجیا، فلوریدا، آلاباما، میسیسیپی، لوییزیانا و تگزاس پیوستند تا کنفدراسیون ایالات آمریکا را تشکیل دهند. جنگ داخلی تا سال ۱۸۶۵ ادامه یافت.
بالاخره پس از آنکه بیشتر از ۷۵۰هزار نفر جان خود را از دست دادند، ایالات متحده از جنگ داخلی پیروز بیرون آمدند و ایالات کنفدراسیون را بار دیگر به ایالات متحده آمریکا ضمیمه کردند.[33] پیروزی ایالات شمالی لغو بردگی را تضمین کرد و با یک رشته اصلاحات در قانون اساسی به صورت قانون درآمد. اصلاحیه سیزدهم قانون اساسی آمریکا، مصوب ۶ دسامبر ۱۸۶۵ - که رسما بردگی را لغو کرد - تصریح میکند: «بردهداری و بهخدمتگرفتن یک فرد بدون رضایت او در ایالات متحده آمریکا و کلیه سرزمینهایی که در حوزه قضایی این کشور واقع شده باشد، ممنوع است مگر آنکه به عنوان مجازات ارتکاب یک جرم به فردی تحمیل شود که در این صورت محکومیت مجرم باید مطابق قانون ثابت شده باشد.»[34] اصلاحیه سیزدهم بردگی را لغو کرد، ولی به بردگانی که با تصویب آن اصلاحیه آزاد شدند حقوقی اعطا نکرد. اصلاحیه چهاردهم که در ۹ جولای ۱۸۶۸ تصویب شد، مفهوم شهروندی و ایالت را تعمیم داد: «هر فردی که در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمده باشد یا به تابعیت این کشور در آمده باشد - مطابق قوانین جاری حاکم - شهروند ایالات متحده و ایالتی است که در آن سکونت دارد؛ هیچ ایالتی حق وضع یا بهاجراگذاشتن قانونی را ندارد که موجب کاهش امتیازات و مصونیتهای شهروندان ایالات متحده آمریکا شود؛ هیچ ایالتی حق ندارد احدی را از زندگی، آزادی و مالکیت محروم کند مگر به حکم قانون؛ هیچ ایالتی حق ندارد احدی را در حوزه قضایی آن ایالت از حق برخورداری از حمایت یکسان از قوانین محروم کند.»[35] با تصویب این اصلاحیهها سیاهپوستانِ آزادی که در ایالات متحده به دنیا آمده بودند شهروند آن کشور محسوب شدند، ولی تا تصویب اصلاحیه پانزدهم قانون اساسی در سال ۱۸۷۰ حق رأیدادن نداشتند؛ با تصویب اصلاحیه مزبور مردان آفریقاییتبار آمریکایی از حق رأیدادن برخوردار شدند.[36]
رهبری، مخاطبان و فعالیتهای جانبی
پیام هواداران الغای بردهداری در طول نهضت از مطالبه برای تحدید گسترش بردهداری به ریشهکنکردن صریح آن تغییر کرد. با رشد تدریجی این نهضت، شیوههایی که هوادارانش در حمایت از گزینههای موجود به آنها متوسل میشدند نیز متحول شد و از تغییرات اجتماعی در سطح محلی به یک جنبش سیاسی وسیع مبدل شد.
هواداران الغای بردگی با استفاده از اصولی که بیداری بزرگ دوم بر آن استوار بود، موفق به پروراندن یک استدلال اخلاقگرایانه و همهجانبه برای مقابله با بردهداری شدند. آنها با اتکا به تبوتاب مذهبی عصر بیداری بزرگ خود را در مقابل جمعی مخاطب مستعد یافتند که تنها چند دهه پیش از آن وجودش قابلتصور نبود. در جو مستعدی که از بیداری بزرگ دوم نشئت میگرفت، کسانی که علیه بردهداری موعظه میکردند نقش برجستهای پیدا کردند و نامشان بر سر زبانها افتاد؛ بردههای پیشین، نظیر سوجورنر تروث[37] و فردریک داگلاس[38] فرصتهایی پیدا کردند برای درمیانگذاشتن تجارب شخصی خود با مستمعینی در ایالات شمالی. هواداران الغای بردگی با استفاده از تغییر اذهان عمومی نسبت به بردهداری، برای رساندن پیام خود به تودههای مردم و بیدارکردن وجدان آنها آغاز به بهرهبرداری از رسانههای عمومی و کارزارهای فرهنگی کردند. هواداران الغای بردگی به عنوان سخنران به سراسر کشور سفر کردند و ضمن سخنرانی در کلیساها و سایر اجتماعات عمومی تجربیات خود را به عنوان بردههای پیشین به تفصیل با مخاطبانشان در ایالات شمالی در میان گذاشتند.
«آزادیبخش»
«میهن ما جهان و هممیهن ما بشریت است.»، سرصفحه نشریه آزادیبخش
همزمان هنرمندان و نویسندگان موضوعاتی را که هواداران الغای بردگی به آنها میپرداختند در آثار خود منعکس کردند. هریت بیچر ستو[39] کتاب کلبه عمو تام را نوشت که به موفقیت چشمگیری دست یافت و در آن از تجربیات منفی زندگی بردگی و سختیهای آن بهتفصیل و آشکارا نوشته شده بود. هنری وادزورت لانگ فلا[40] یک جلد کتاب شعر با عنوان «ابیاتی درباره بردگی» نوشت. تعدادی از هواداران الغای بردگی دست به انتشار روزنامههایی زدند که برخی از آنها در سراسر کشور توزیع میشد. ویلیام لوید گَریسن[41] و ایزاک نَپ[42] در سال ۱۸۳۱ نشریه هفتگی آزادیبخش[43] را به راه انداختند که یک نشریه اخلاقگرا بود و با وجود آنکه کثیرالانتشار نبود ولی در میان خوانندگانش شخصیتهای مهمی نظیر داگلاس حضور داشتند که بعدها در سال ۱۸۴۷ نشریه «ستاره شمال» را منتشر کرد.
در سال ۱۸۸۳ گریسون و آرتور تپان[44] «انجمن آمریکایی ضدبردهداری» را تاسیس کردند که به شاخه فعالان جنبش الغای بردگی مبدل شد و نقش رهبری کنشگران را بر عهده گرفت. این انجمن شخصیتهای برجسته هوادار الغای بردگی را زیر یک چتر جمع کرد: از داگلاس، ویلیام ولز براون[45]، تئودور دوایت وِلد[46]، جیمز برنی[47] گرفته تا زنانی که برای کسب حق رأی برای زنان فعالیت میکردند، از جمله سوزان آنتونی[48]، الیزابت کدی استانتون[49] و لوکرِسیا مات[50]. انجمن، «بردگی را به مثابه یک گناه مردود میشمرد و خواستار لغو بیدرنگ آن بود، خشونتپرهیزی را ترغیب و تعصب نژادی را محکوم میکرد.» تا سال ۱۸۴۰ انجمن بیش از ۲هزار شعبه و ۱۵۰ تا ۲۰۰هزار عضو در سراسر ایالات متحده پیدا کرده بود.[51] این انجمنها ضمن «برگزاری نشستها، تصویب قطعنامهها و جمعآوری امضا برای عریضههای ضدبردهداری - که به کنگره ارسال میشد - به کار انتشار نشریات و جلب مشترک برای آنها، چاپ و توزیع اعلامیههای تبلیغاتی در تعداد کثیر و اعزام نماینده و سخنران (۷۰ نفر فقط در سال ۱۸۳۶) برای رساندن پیامهای ضدبردهداری به مردم ایالات شمالی» میپرداختند.[52] ایالات شمالی از فعالیتهای انجمن نسبتا بهخوبی استقبال میکردند؛ به علاوه این فعالیتها موجب جلب شمار زیادی کنشگر اعم از زن و مرد و سیاه و سفید به انجمن شد. با این حال واکنش طرفداران حفظ نظام بردهداری با خشونت همراه بود: کیسههای پستِ حاوی اعلامیههای تبلیغاتی را آتش میزدند و همواره گروهی برای اعتراض در بیرون محل اجتماع اعضای انجمن جمع میشدند.[53] در سال ۱۸۳۷، الیجاه لاوجوی[54]، سردبیر خبری و کشیش سفیدپوستِ هوادارِ الغای بردهداری، به دست عدهای اراذل و اوباش حامی حفظ نظام بردهداری که برای تهدید دفتر نشریه The Saint Louis Observer آمده بودند، به قتل رسید. این حادثه منجر به پیوستن عدهای از سیاستمداران سفیدپوست ایالات شمالی به جنبش الغای بردگی و اعطای آرای بیشتر از سوی شهروندان به سیاستمدارانی شد که با نظام بردهداری مخالف بودند.[55]
حوادثی که از آنها با عنوان کانزاس خونین یاد میشود سیاستمداران را وادار کرد که موضوع بردهداری را در دستور کار حزبی خود بگنجانند. آبراهام لینکلن با استفاده از رویدادهای خشونتبار کانزاس خونین مخالفت خود را با بردهداری عنوان کرد. او در سخنرانی معروفی که در سال ۱۸۵۴ در پئوریا (واقع در ایلینویز) ایراد کرد - و طبق گفته تاریخدانان به مطرحشدن او به عنوان یک سیاستمدار در سطح ملی کمک کرد - با استناد به اصول اخلاقی بردهداری را اکیدا مردود شمرد و گفت:
«این اظهار بیتفاوتی، که باید بگویم در عمق آن، همانا اشتیاق پنهان و واقعی به گسترش بردهداری نهفته است مورد انزجار من است. از آن بیزارم چون بردهداری در نفس یک ظلم اهریمنی است؛ از آن بیزارم زیرا جمهوری ما را - به عنوان یک مدل - از تاثیر بجایی که بر دنیا دارد، محروم میکند؛ به دشمنان نهادهای آزاد فرصت میدهد تا به طور موجه ریاکاری ما را ملامت کنند؛ موجب میشود که دوستان واقعی آزادی نسبت به صداقت ما تردید کنند و بهخصوص برای اینکه بسیاری از مردان نیکسرشت را در میان ما به جنگ علنی با اصول بسیار بنیادی آزادی مدنی برمیانگیزد تا از اعلامیه استقلال انتقاد کنند و اصرار ورزند که تنها اصل درستی که میتواند مبنای عمل قرار گیرد همانا منافع فردی است.»[56]
در پایان وقایع کانزاس خونین، علاوه بر ماهیت سیاسی فزاینده در جنبش، یک بُعد متخاصم و جنگطلب نیز در این جنبش قدم به عرصه وجود گذاشت: در سال ۱۸۵۹ جان براون[57]، که خود از طرفداران الغای بردهداری و شاهد عینی درگیریهای خشونتبار در کانزاس بود، به فکر رهبری یک حمله مسلحانه به یک زرادخانه نظامی در هارپرز فری[58]، واقع در ویرجینیا، افتاد. این یورش مسلحانه در نهایت شکست خورد و جان براون بازداشت شد. در عین حال این واقعه، نام جان براون و هدف غایی او را که جنبش الغای بردهداری بود بر سر زبانها انداخت. روزنامهها در سراسر کشور درباره او و اعتقاداتش نوشتند و این قلمفرساییها به بیدارشدن اذهان عمومی درباره موضوع الغای بردهداری کمک کرد.
میراث جنبش الغای بردهداری و پایان کار
پایان جنگ داخلی و تصویب اصلاحیههای ۱۳ - ۱۵ متمم قانون اساسی، پایان تبعیض نژادی را در آمریکا در پی نداشت. اثرات مستقیم بردگی عملا بیش از ۱۰۰ سال پس از الغای بردهداری در ایالات متحده ادامه یافت و بسیاری از آن اثرات کماکان ادامه دارد. لغو قانونیِ بردهداری در ایالات متحده آمریکا به معنای دستیابی بیدرنگ بردگان آزادشده به برابری و حقوق مدنی نبود. نابرابریهای گسترده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، که همه ریشه در نژادپرستی داشت، کماکان بیش از صد سال به نحو گستردهای در ایالات جنوبی ادامه یافت؛ زیرا بردهداری با استحاله خود به شکل تفکیک نژادی (جداسازی سیاهپوستان از سفیدپوستان) رواج پیدا کرد. با وجود آنکه به موجب اصلاحیه ۱۵ متمم قانون اساسی مصوب سال ۱۸۷۰ به مردان آمریکایی آفریقاییتبارِ و به موجب اصلاحیه ۱۹ متمم قانون اساسی مصوب ۱۹۲۰ به زنان حق رأیدادن اعطا شد، دستاندرکاران سیاسی سفیدپوست با ایجاد موانع ساختاری مانع میشدند که افراد ذینفع از حقوق اعطاشده بهرهمند شوند. آنها با بهکاربردن تدابیر عملی تبعیضآمیز - مانند مشروطکردن حق رأی به پرداخت مالیاتهای ویژه[59]، مشروطکردن حق رأی به نتیجه آزمونی که توانایی خواندن و نوشتن رأیدهنده را میسنجید یا محدودکردن حملونقل وسائط نقلیه عمومی به حوزههای رأیگیری - به نحو قابلتوجهی بر آرای سیاهپوستان تاثیر گذاشتند.
تنها پس از دهه هفتاد میلادی (در سالهای ۱۹۷۰) و به دنبال جنبش حقوق مدنی بود که شهروندان سیاهپوست در بسیاری از ایالات از حقوق یکسان با شهروندان سفیدپوست برخوردار شدند؛ از جمله این حقوق حق برخورداری یکسان از نظام آموزشی و تعلیم و تربیت دولتی، حق غذاخوردن در یک رستوران و نوشیدن آب از یک آبخنککن و حق ورود به سالنهای سینما از یک درب ورودی بود.[60] تنها پس از تصویب «قانون حق رأی» مصوب ۱۹۶۵[61]، یعنی یک قرن بعد از الغای بردهداری، قدرت سیاسی سیاهپوستان عملا تحت حمایت قانون قرار گرفت. با وجود آنکه در سال ۲۰۰۸ میلادی یک آمریکایی ِآفریقاییتبار به سمت ریاست جمهوری انتخاب شد، موانع اقتصادی و اجتماعی که ریشه در تبعیض نژادی دارند هنوز عامل نابرابری در این کشورند. با این حال، آمریکا کماکان با پشتکار و جدیت در اصلاح خود میکوشد.
بیشتر بخوانید:
Books and Articles
Videos
[1]. The 13th Amendment to the U.S. Constitution 1865: مقارن با سال ۱۲۴۴ خورشیدی که عهد ناصری بود (سلطنت ناصرالدین شاه قاجار ۱۲۲۷- ۱۲۷۵ / ۱۸۴۸ - ۱۸۹۶).
[2]. “Olaudah Equiano - life on board,” International Slavery Museum, http://www.liverpoolmuseums.org.uk/ism/slavery/middle_passage/olaudah_equiano.aspx
[3] . William Green, Narrative of events in the life of William Green , (formerly a slave.), Springfield: L.M. Guernsey,1853, https://www.loc.gov/resource/lhbcb.06094/?sp=8
[4]. Stanley L. Engerman, Richard Sutch, and Gavin Wright, “Slavery for Historical Statistics of the United States Millennial Edition,” University of California Project on the Historical Statistics of the United States, Center for Social and Economic Policy, 2003, https://economics.ucr.edu/papers/papers03/03-12.pdf
[5]. Data Analysis: African Americans on the Eve of the Civil War,” Bowdoin College,https://www.bowdoin.edu/~prael/lesson/tables.htm
[6]. Free Soil: نام یک حزب سیاسی بود که به مدت کوتاهی از سال ۱۸۴۸ تا سال ۱۸۵۲ در صحنه سیاسی ایالات متحده آمریکا فعالیت کرد. برنامه کار آن مخالفت با گسترش بردهداری در قلمرو ایالات متحده و مخالفت با الحاق ایالاتی بود که در آنها بردهداری متداول بود.
[7]. Rhode Island: ایالتی در منطقه نیواینگلند در شرق آمریکا و اولین ایالتی که در مخالفت با قدرت استعماری بریتانیا اعلام استقلال کرد.
[8]. Olivia B. Waxman, “America's First Anti-Slavery Statute Was Passed in 1652. Here's Why It Was Ignored”, Time,18 May 2017, ” https://time.com/4782885/rhode-island-antislavery/
[9]. Vermont: ایالتی است در شمال شرق ایالات متحده آمریکا و در منطقه نیواینگلند که به زیبایی طبیعت و بهویژه جنگلهایش شناخته شده است.
[10]. “Vermont 1777: Early Steps Against Slavery,” National Museum of African American History & Culture, accessed June 2019, https://nmaahc.si.edu/blog-post/vermont-1777-early-steps-against-slavery
[11]. منظور از «سرزمین مستقل» این است که هنوز به سیزده ایالتی نپیوسته بود که اتحاد و اعلام استقلالشان از بریتانیا منجر به ایجاد ایالات متحده آمریکا شد.
[12]. Connecticut: ایالتی در شمال شرقی ایالات متحده آمریکا و در جنوب منطقه نیواینگلند.
[13]. Quakers: از جمله فرقههای مسیحیت که به رابطه مستقیم میان فرد و پروردگار باور دارند و اخلاقیات و وجدان فردی را ارج مینهند. آنها کشیشان و مناسک مذهبی را زاید میدانند و معتقدند که نور ایزد در هر انسانی هست و انسانها میتوانند با تجارب درونی به حقیقت دست یابد. در باور کوایکرها انسانها همه با هم برابرند و هر انسانی منحصربه فرد و پرارج است.
[14]. “Vermont 1777: Early Steps Against Slavery,” https://nmaahc.si.edu/blog-post/vermont-1777-early-steps-against-slavery
[15]. Olivia B. Waxman, “America's First Anti-Slavery Statute Was Passed in 1652. Here's Why It Was Ignored,” https://time.com/4782885/rhode-island-antislavery/
[16]. The Second Great Awakening یا بیداری بزرگ دوم: جنبش احیای پروتستانتیسم در ایالات متحده آمریکا در قرن نوزدهم میلادی بود. این جنبش در سالهای ۱۷۹۰ آغاز شد و در سالهای ۱۸۰۰ شتاب بیشتری گرفت و موجب افزایش پیروان برخی از کلیساهای پروتستان (نظیر باپتیست و متودیست) شد که رهبرانشان جنبش بیداری دوم را هدایت کردند. این جنبش علاوه بر آنکه موجب گرایش بیشتر مردم به مذهب (فرقههای مختلف کلیسای مسیحیت) شد، یک رشته حرکتها و جنبشهای اصلاحطلبانه را برانگیخت که هدف همه آنها، با تکیه بر مذهب و انجیل، رفع ناعدالتیها و رنجهایی بود که به بخشهایی از مردم متحمل میشد. جنبش مخالفت با مصرف مشروبات الکلی (که موجب ازهمپاشیدن خانوادهها میشد)، جنبش زنان برای کسب حق رأی و جنبش الغای بردگی از جمله جنبشهای اصلاحطلبانهای بود که بیداری بزرگ دوم در پیدایش آنها نقش کلیدی ایفا کرد. همچنین این جنبش منجر به پیدایش گروههایی در ایالات جنوبی شد که با استناد به انجیل از بردهداری دفاع میکردند.
[17]. Calvinism: یکی از فرقههای اصلی پروتستانتیسم در مذهب مسیحیت است که از سنتها و افکار و مرام جان کالوین (فرانسوی، ۱۵۰۹ - ۱۵۶۴) و سایر روحانیون عصر اصلاحات پیروی میکند. وجه تمایز عمده آن در باور به حاکمیت مطلق پروردگار و بیاختیاری انسان در رستگاری است؛ چون به باور کالوینیستها همه چیز برای انسان از قبل مقدر شده است و انسان فاقد قدرت انتخاب در زندگی است.
[18]. Temperance movement: نهضت مخالفت با مصرف الکل در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تلاشی سازماندهیشده بود که برای اعتدال در مصرف مشروبات الکلی صورت گرفت و بهتدریج به سوی هواداری از خودداری مطلق از مصرف الکل رفت. فعالان این نهضت عمدتا زنان بودند که همراه با فرزندانشان بیش از هر کس از تاثیرات مخرب مصرف الکل توسط مردان خانواده رنج میبردند.
[19]. “The 1960s-70s American Feminist Movement: Breaking Down Barriers for Women,” Tavaana, E-Collaborative for Civic Education, accessed June 2019, https://tavaana.org/en/case-studies/1960s-70s-american-feminist-movement-breaking-down-barriers-women
[20]. Act Prohibiting Importation of Slaves of 1807.
[21]. “This Day in History March 02: Congress abolishes the African slave trade,” History, 9 February 2010, https://www.history.com/this-day-in-history/congress-abolishes-the-african-slave-trade
[22]. Missouri ایالتی در غرب مرکزی ایالات متحده آمریکا. اولین اروپاییانی که در این سرزمین مستقر شدند فرانسویها بودند.
[23]. John Caldwell Calhoun) ۱۷۸۲ - ۱۸۵۰) : از دولتمردان آمریکایی از حزب دموکرات و تئوریسین سیاسی که هفتمین معاون ریاست جمهوری در آمریکا شد.
[24]. Gerald M. Capers, “John C. Calhoun,” Encyclopeadia Britannica, accessed June 2019, https://www.britannica.com/biography/John-C-Calhoun
[25]. The Fugitive Slave Act 1850.
[26]. The Compromise of 1850 یا توافق ۱۸۵۰: مجموعه ای از پنج لایحه جداگانه بود که در سپتامبر۱۸۵۰ در کنگره آمریکا تصویب شد و موجب کاهش تقابل میان ایالاتی که در آنها بردهداری منسوخ شده بود و ایالاتی که در آنها هنوز این رسم رواج داشت، شد. در نتیجه این توافق، ایالات جنوبی موفق شدند قانون بردگان متواری را از تصویب کنگره بگذرانند و ایالات شمالی موفق شدند ایالت کالیفرنیا را، که در آن بردهداری لغو شده بود، ضمیمه خود کنند. تگزاس در مقابل ازدستدادن اراضی وسیع مبلغ ۱۰میلیون دلار پول دریافت کرد تا با آن بدهیهای خود را بپردازد. تجارت برده در واشنگتن دی.سی ممنوع شد ولی مالکیت برده به جای خود محفوظ و قانونی ماند.
[27]. Winston Groom, Shiloh, 1862, Washington, DC: The National Geographic Society, 2012, https://bit.ly/2YrrtBW
[28]. The Missouri Compromise 1820
[29]. The Louisiana Purchase: در سال ۱۸۰۳ ایالات متحده آمریکا اراضیای را به وسعت ۲۱۵ میلیون هکتار (۸۲۸هزار مایل مربع) در غرب رودخانه میسیسیپی به مبلغ ۱۵میلیون دلار از فرانسه خریداری کرد. این اراضی امروز ایالات آرکانزاس، آیووا، میسوری، کانزاس، اوکلاهما، نبراسکا، بخشهایی از مینهسوتا و لوییزیانا - مشتمل بر نیواورلئان، شمال و شمال شرقی نیومکزیکو، داکوتای جنوبی، شمال تگزاس -، بخشهایی از وایومینگ، مونتانا، کلرادو و بخشهایی از ایالات آلبرتا و ساکاتچوان در کانادا را تشکیل میدهند. علت آنکه فرانسه مایل به فروش این اراضی بود نیاز ناپلئون بناپارت به پول برای تامین مالی جنگهایی بود که فرانسه از ۱۸۰۳ تا ۱۸۱۵ علیه شماری از کشورهای اروپایی از جمله مهمترین آنها امپراتوری بریتانیا، در آن درگیر بود.
[30]. Kansas-Nebraska Act 1854.
[31]. History.com editors, “Bleeding Kansas,” History, 27 October 2009.
[32]. Abraham Lincoln: دولتمرد آمریکایی و وکیل که شانزدهمین رئیس جمور ایالات متحده آمریکا شد و طی جنگ داخلی ملت آمریکا را رهبری کرد. جنگ داخلی خونینترین جنگ آمریکا بعد از استقلال این کشور بود و طی آن کشور دچار یک بحران بزرگ اخلاقی، سیاسی و حقوقی در ارتباط با قانون اساسی این کشور شد.
[33]. Daniel Nasaw, “Who, What, why: How many soldiers died in the US Civil War?” BBC, 4 April, 2012, https://www.bbc.com/news/magazine-17604991
[34]. 13th Amendment to the U.S. Constitution: Abolition of Slavery, National Archives, https://www.archives.gov/historical-docs/13th-amendment
[35]. “14th Amendment,” Legal Information Institute, Cornell Law School,
[36]. History.com editors, “15th Amendment,” History, 9 November 2009, https://www.history.com/topics/black-history/fifteenth-amendment
[37]. Sojourner Truth) ۱۷۹۷ – ۱۸۸۳): کنشگر هوادار الغای بردهداری و مدافع حقوق زنان. او که در ایالت نیویورک برده به دنیا آمده بود پس از فرار در سال ۱۸۲۶ آزاد شد. در فن سخنوری بسیار ماهر بود و زندگی خود را وقف مبارزه با بردهداری، حقوق زنان، اصلاح زندانها، حق مالکیت و حق رأی برای همگان کرد. برای مطالعه بیشتر به سایت توانا در لینک زیر مراجعه کنید:https://bit.ly/1Ls9qw1
[38]. Frederick Douglass) ۱۸۱۸ – ۱۸۹۵): اصلاحطلب اجتماعی، هوادار الغای بردگی، سخنور، نویسنده و دولتمرد آمریکایی آفریقاییتبار. او که در ایالت مریلند برده بود پس از فرار از بردگی به یک رهبر ملی جنبش هواداران الغای بردگی در ماساچوست و نیویورک مبدل شد و به دلیل قدرت بیان خارقالعاده و مقالات کوبنده و صریحاش علیه بردهداری مورد توجه قرار گرفت. برای مطالعه بیشتر به سایت توانا در لینک زیر مراجعه کنید: https://bit.ly/10fkbhe
[39]. Harriet Beecher Stowe) ۱۸۱۱ - ۱۸۹۶): نویسنده و کنشگر اجتماعی. برای مطالعه بیشتر درباره این شخصیت به وبسایت توانا در لینک زیر مراجعه کنید: https://tavaana.org/fa/node/13990
[40]. Henry Wadsworth Longfellow) ۱۸۰۷ - ۱۸۸۲): شاعر پرآوازه و مدرس.
[41]. William Lloyd Garrison) ۱۸۰۵ - ۱۸۷۹): از چهرههای برجسته هوادار لغو بردهداری در آمریکا، از هواداران حقوق زنان بهخصوص اعطای حق رأی به زنان، روزنامهنگار و اصلاحطلب اجتماعی و سردبیر نشریه هفتگی «آزادیبخش» (The Liberator) که تا زمانی که بردهداری در ایالات متحده آمریکا به موجب اصلاحیه متمم قانون اساسی (پس از پایان جنگ داخلی) برچیده شد، منتشر میشد. برای مطالعه بیشتر به وبسایت توانا در لینک زیر مراجعه کنید: https://bit.ly/1zKeSlS
[42].Isaac Knapp) ۱۸۰۴ - ۱۸۴۳): ناشر و صاحب چاپخانه.
[43]. The Liberator
[44]. Arthur Tappan) ۱۷۸۶ - ۱۹۶۵): از چهرههای برجسته هوادار لغو بردهداری و از مردان نیکوکار آمریکا که بخش عمده انرژی و ثروت خود را، که حاصل فعالیت تجارتی در زمینههای متفاوت بود، در راه تلاشهایی خرج کرد که برای لغو بردهداری صورت میگرفت.
[45]. (William Wells Brown ۱۸۱۴ ؟ - ۱۸۸۴): سخنران، داستاننویس، نمایشنامهنویس و تاریخنگار برجسته آمریکایی آفریقاییتبار که برده زاده شد ولی در سن ۲۰ سالگی با فرار به اوهایو آزادی خود را بازیافت.
[46]. Theodore Dwight Weld) 1803 - 1895): نویسنده، سخنران، اصلاحطلب، ناشر و از معماران الغای بردگی.
[47]. James Gillespie Birney) 1992 - 1857): هوادار الغای بردگی، سیاستمدار و وکیلمدافع که دو بار نامزد احراز سمت ریاست جمهوری شد.
[48]. Susan B. Anthony) 1820 - 1906): مدافع حقوق زنان و از کنشگران در زمینه اعطای حق رأی زنان. برای مطالعه بیشتر به وبسایت توانا در لینک زیر مراجعه کنید: https://bit.ly/10G6NDQ
[49]. Elizabeth Cady Stanton) 1815 - 1902): از شخصیتهای برجسته جنبش مبارزه زنان برای کسب حق رأی. برای مطالعه بیشتر به وبسایت توانا در لینک زیر مراجعه کنید: https://bit.ly/12fVEtC
[50]. Lucretia Mott) 1793 - 1880): از زنان فعال برای اصلاحات اجتماعی و بهخصوص بهبود وضعیت اجتماعی زنان و لغو بردگی.
[51]. The Editors of Encyclopaedia Britannica, “American Anti-Slavery Society,” Encyclopaedia Britannica, accessed June 2019, https://www.britannica.com/topic/American-Anti-Slavery-Society
[52]. “American Anti-Slavery Society,” Encyclopaedia Britannica, https://www.britannica.com/topic/American-Anti-Slavery-Society
[53]. History.com editors, “Abolitionist Movement,” History, 27 October 2009, https://www.history.com/topics/black-history/abolitionist-movement
[54]. Elijah Lovejoy) 1802-1837)
[55]. “Today in History - November 7: Elijah Lovejoy,” Library of Congress, accessed June 2019, https://www.loc.gov/item/today-in-history/november-07/
[56]. “Peoria Speech, October 16, 1854,” Lincoln Home, National Park Service, accessed June 2019,https://www.nps.gov/liho/learn/historyculture/peoriaspeech.htm
[57]. John Brown) 1800 - 1859) از هواداران لغو بردهداری که خیزش مسلحانه را برای براندازی نهاد بردهداری در ایالات متحده آمریکا تجویز میکرد و با صلحطلبی بخش اعظم هواداران لغو بردگی مخالف بود. او در درگیریهای کانزاس خونین شرکت داشت. پس ازحادثه یورش مسلحانه به یک زرادخانه در هارپرزفری که منجر به کشتهشدن پنج نفر شد به جرم قتل و برانگیختن بردگان به شورش محاکمه، محکوم به مرگ و اعدام شد.
[58]. Harpers Ferry نام یک شهر تاریخی در ویرجینیای غربی که از حیث موقعیت جغرافیایی برای تجارت از اهمیت ویژهای برخوردار بود.
[59]. Poll Taxes در برخی از ایالات جنوبی در ایالات متحده آمریکا در سالهای ۱۸۸۹ تا ۱۹۱۰ حکومتهای ایالتی با وضع قانون پیششرطی برای رأیدادن قائل شدند که به موجب آن هر فردی که قصد رأیدادن داشت، میبایست از پیش مبلغ ثابتی به عنوان مالیات رأی بپردازد. هدف از وضع این قانون رد صلاحیت بسیاری از سیاهپوستان و سفیدپوستان تهیدست و ممانعت از رأیدادن آنها بود.
[60] . History.com editors, “Civil Rights Movement,” History, 27 October 2009, https://www.history.com/topics/black-history/civil-rights-movement
[61]. (The Voting Rights Act of 1965) این قانون نقطه عطفی در قوانین مربوط به انتخابات در ایالات متحده آمریکا بود. به موجب آن همه موانع قانونیای که در سطح محلی و ایالتی برای ممانعت از رأیدادن سیاهپوستان آمریکایی ایجاد شده بود (تا نتوانند از حق رأیی که مطابق اصلاحیه ۱۵ متمم قانون اساسی به آنها اعطا شده بود، استفاده کنند) غیرقانونی اعلام شد.