در ایران اندیشه جدید سیاسی در ارتباط با حقوق مردم از جمله حق حکومت و تعیین سرنوشت خود از اواسط سده نوزدهم میلادی در ارتباط با آشنایی با تحولات و تجارب غرب شکل گرفت و به تدریج به جنبش مشروطه خواهی ایران در سال ۱۹۰۵ انجامید. با وجود این که در ایران به طور رسمی از ۱۰۳ سال پیش به صورت رسمی و به ظاهر دارای قانون اساسی و انتخابات و پارلمان و احزاب و اخیرا جمهوری و نهادهایی چون مطبوعات و انجمن ها و سندیکاهای صنفی و شوراها هستیم اما در عمل هیچ کدام از این نهادهای دموکراتیک مدرن به طور واقعی و جدی در ایران وجود ندارد. در این مقاله نگارنده به چرایی این موضوع می پردازد.